تربیت جنسی


راستش تربیت جنسی از موضوعاتی نبود که می خواستم در قالب مهارتهای لازم برای کودکان و نوجوان بگنجانم و تصورم این بود که در این زمانه حداقل مقدمه ای از آن در برنامه درسی دانش آموزان قرار گرفته است اما دو دلیل باعث شد که مطلب امروز را به این موضوع بسیار مهم اختصاص دهم:

1-   موضوع تربیت جنسی خصوصاً برای شرایط امروز جامعه ما بسیار لازم و ضروری است و متاسفانه همانطور که گفتم برنامه مدونی در سیستم آموزشی کشور ما حداقل برای چند سال آتی وجود ندارد.

2-   موضوع تربیت جنسی باید از خانه ها و پیش از آغاز سن مدرسه شروع شود.

با این مقدمه به سراغ مبحث اصلی می رویم.

امروزه بر خلاف باور پیشین، متخصصان روانشناسی به این نتیجه رسیده اند که به جای آنکه ما منتظر فرزندمان بمانیم تا کنجکاوی آنها تحریک شده و درباره مسایل جنسی سوال کنند، بهتر است صحبت در این باب را خود ما آغاز کنیم. والدین و مربیان باید یاد بگیرند در هر سنی چه بگویند و آنرا چگونه بیان کنند.

فاز اول:

می دانیم که تربیت جنسی تنها روی ارتباط جنسی تمرکز ندارد و مسایل مختلفی را در بر می گیرد. ما معتقدیم تربیت جنسی باید از حدود 4 الی 5 سالگی آغاز شود. در این سن ما تنها روی آگاهی بدنی کودک تمرکز می کنیم. لازم است کودک نام قسمتهای مختلف بدن را بداند و یک به یک آنها را نام ببرد و قسمتهای خصوصی بدن نیز باید مانند سایر قسمتها و خیلی معمولی و عادی معرفی شوند. نکته مهم در اینجا این است این قسمتها باید با نامهای علمی آن بیان شوند و از بکار بردن عبارات زشت یا نامهای من درآوردی کودکانه پرهیز شود. زیرا عبارتهای من درآوردی نیز معنا منفی بودن و شرم آور بودن را در خود نهفته دارند و کودکان کم کم درباره آنها احساس شرم و دستپاچگی پیدا می کنند.

موضوع دیگری که در این سن باید درباره آن با کودکان صحبت کرد، مساله امنیت کودک است. والدین باید دقیقاً به کودک بگویند در برابر چه کسانی می توانند لباس عوض کنند، با چه افرادی می توانند حمام بروند، چه کسانی می توانند در توالت رفتن به آنها کمک کنند و ...

مساله بعدی که حائز اهمیت فراوان است، مساله اعتماد است. کودک باید بداند با چه کسانی می می تواند بیرون برود، با چه کسانی نمی تواند و برای چه کسانی باید اجازه کسب کند. در زمینه اعتماد توجه به نکات زیر ضروری است:

-      والدین باید برای فرزندانشان مرز دوستی با بزرگسالان را مشخص کنند.

-      کودکان باید نشانگرهای سوء استفاده مانند تقاضای لمس کردن، نگاه کردن به اندامهای خصوصی، درخواست بوسیدن و ... را کاملاً بیاموزند تا در زمان وقوع، آلارم کودک فعال شود.

-      مهارت نه گفتن یکی از مهمترین مهارتهایی است که والدین باید به فرزند خود یاد دهند. این مهارت نقش مهمی در موفق شدن و سالم ماندن کودک در زندگی آنی ایفا می کند.

-      پدر و مادر باید درباره شرایط فورس ماژور مانند گم شدن و دور افتادن از والدین یا وقایع قهری و مراحلی که کودکان باید در این شرایط طی کنند، با آنها صحبت کنند.


تربیت جنسی


این مسایل باید مکرراً به کودک آموخته و یادآوری شوند و بر حسب سن کودک درباره جزئیات آن صحبت شود تا آسیب پذیری کودک در شرایط مختلف کاهش یابد.

کودکان ممکن است در این سن درباره اینکه بچه ها از کجا می آیند، چرا اندامهای آنها با دوستان جنس مخالف خود فرق می کند و ... سوالاتی داشته باشند. این سوالات حتماً باید بدون طفره رفتن و ایجاد حساسیت ولی به شیوه ای ظریف پاسخ داده شوند.

 

تربیت جنسی


فاز دوم:

صحبت کردن درباره رابطه جنسی در سالهای حدود 8 تا 10 سالگی مهم می شود زیرا در این سن کودکان کم کم سوالات و کنجکاویهایشان درباره تغییرات فیزیولوژیک آغاز می شود. اگر چه معمولا آنها در این سن از پدر و مادر و معلم در این خصوص سوال نمی کنند. بهتر است این آموزشها توسط شخص متخصص در کارگاه یا مدرسه انجام شود ولی والدین نیز باید خود را برای پاسخ به سوالاتی درباره روابط، جذابیت، نحوه تولد و تغییرات فیزیولوژیک آماده کنند. به فرزندتان کمک کنید درباره این مسایل آگاه شوند و بفهمند چگونه می شود آنها را مدیریت کرد. به عنوان مثال به دخترتان درباره قاعدگی، علت شروع آن و چرخه آن اطلاعاتی دهید.

در این سن کودکان درباره رابطه جنسی بین زن و مرد کنجکاو هستند و می خواهند بدانند افراد چگونه ازدواج می کنند و چگونه بچه دار می شوند. به سوالات آنها خلاقانه و بطور حساس پاسخ دهید. حیوانات را مثال بزنید و فیلمهایی درباره حیوانات ببینید. همچنین منابع اینترنتی و کتابهای مناسب کودکان در هر سن وجود دارد که می توانید از آنها استفاده کنید. این کتابها معمولاً Child Friendly هستند یعنی برای فهم و مناسب سن کودکان تهیه شده اند.


تربیت جنسی


فاز سوم:

فاز سوم و آخر تربیت جنسی که مرحله بحرانی آموزش نیز محسوب می شود، نوجوانی است. همانطور که می دانید در نوجوانی تغییرات هورمونی و به طبع آن تغییرات روانی و فیزیولوژیک بسیاری اتفاق می افتد. نوجوانان ناگهان دنیا، افراد و ارتباطاتشان را به گونه ای دیگر می بینند. آنها به جذابیت، روابط عاشقانه و حتی فیزیولوژیک فکر می کنند.

در این فاز مهم است که نوجوانان اطلاعات کاملی درباره عشق، رابطه، ارتباط با جنس مخالف، بایدها و نبایدها، مرزها و ... دریافت کنند. آنها باید اهمیت اعتماد، احترام و رضایت را در روابط درک کنند و والدین باید درباره آنها صحبت کنند. آنها باید یاد بگیرند که چگونه تصمیم بگیرند و چگونه یک رابطه را نپذیرند. لازم است آنها بدانند وارد شدن در یک رابطه یک انتخاب است و نباید اجبار از سوی طرف مقابل وجود داشته باشد. این آموزشها علاوه بر اینکه برای محافظت از فرزندمان ضروری است، شخصیت آنها را نیز شکل می دهد.


تربیت جنسی


در فاز سوم که مقارن با نوجوانی است که در آن هویت، خودپنداره و تصور بدنی افراد شکل می گیرد، بنابراین بهتر است که آموزشها به گونه ای انجام شود که نوجوان خود بتواند درباره آنها فکر کند و به نتیجه برسد. نتیجه یک تحقیق جامع نشان می دهد که ایجاد یک محیط مفرح و شاد در خانه ، بهترین راه تاثیرگذاری و برقراری ارتباط با  نوجوانان است.