نوروفیدبک

این روزها روشهای درمانی زیادی برای مبتلایان به اختلالات روانی مورد استفاده قرار می گیرد اما در این میان نام نوروفیدبک زیاد به گوش می رسد. نوروفیدبک چیست و آیا این ادعا -که شبیه فیلمهای علمی –تخیلی به نظر می رسد -درست است که نوروفیدبک می تواند فعالیتهای مغز را تنظیم کند؟ و اگر پاسخ بلی است، این کار چگونه انجام می شود؟ ما در این مطلب می خواهیم به پرسشهای بالا پاسخ بدهیم.

وقتی که نوروفیدبک در دهه 60 میلادی معرفی شد، سازندگان آن ادعا کردند که این دستگاه برای مشاهده (مانیتورینگ) و کنترل فعالیت مغز ساخته شده است و از آنجا که فعالیت مغزی منتج به تفکر و احساس می گردد، می توان از آن برای کنترل این مولفه ها استفاده کرد. پیش از معرفی روش نورو فیدبک که گاهی به جای روش درمانی (Therapy) از آن به آموزش (Training) یاد می شود، بهتر است درباره عملکرد مغز کمی بیشتر بدانیم:

همانطور که می دانیم واحد پایه ارتباطی مغز نورون است و نورونها از طریق تغییرات الکتروشیمیایی، پیامها را منتقل می کنند و با هم ارتباط دارند. وقتی یک قسمت مغز فعال می شود، به این معناست که تعداد زیادی نورون بصورت همزمان در حال شلیک پیام الکتروشیمیایی هستند و در نتیجه میدان الکترومغناطیسی در اطراف آن منطقه ایجاد می شود که می توان آنرا با دستگاههای دقیق اندازه گیری کرد. دستگاهی که پتانسیل الکتریکی میدان را اندازه می گیرد EEG یا Electroencephalograph و دستگاهی که میدان مغناطیسی را اندازه می گیرد، MEG یا  Magneto Encephalograph نام دارد. از آنجا که هر قسمت از مغز وظیفه ای را برعهده دارد، با اندازه گیری پتانسیل الکتریکی آن قسمت از مغز می توانیم میزان فعالیت ( یا عدم فعالیت) آنرا تعیین نماییم. البته همانطور که شاید حدس می زنید، این پتانسیل جریان ثابتی (DC) ندارد بلکه بصورت ترکیبی از امواج با طول موجهای مختلف است. محدوده های مختلفی فرکانسی بصورت زیر نامگذاری شده اند:

·         ازفرکانس 1 تا 4 هرتز: دلتا (Delta)

·         از فرکانس 4 تا 8 هرتز: تتا (Theta)

·         از 8 تا 12 هرتز: آلفا (Alpha)

·         از 12 تا 36 هرتز: بتا (Beta)

·         36 هرتز به بالا گاما (Gamma)

نوروفیدبک


همه این امواج در حالتهای مختلف وجود دارند ولی بسته به رفتار، منطقه مغز یا وجود اختلال ممکن است دامنه هر یک از آنها تغییر کند. به گونه ای که در حالت خاصی ممکن است فقط یکی از آنها قابل اندازه گیری باشد. بنابراین معمولاً هر یک را به حالات خاصی مربوط می دانیم:

·         دلتا: خواب خیلی عمیق یا بدون رویا، کما، ترشح هورمون رشد، ترمیم بافت بدن و ...

دلتای بالا می تواند  به ضایعه مغزی، مشکلات یادگیری، عدم توانایی تفکر و ADHD شدید مرتبط باشد و دلتای پایین به سبک خوابی.

·         تتا: تفکر خلاق، تفکر بدون سانسور، یادگیری، فراخوانی خاطرات، خواب یا مدیتیشن، خیالپردازی، برنامه ریزی، انعطاف پذیری و ...

تتای بالا می تواند به ADHD، افسردگی، تکانشی بودن و تتای پایین به اضطراب، عدم آگاهی عاطفی و استرس مرتبط باشد.

·         آلفا: آرامش، گوش بزنگی، تفکر مثبت، احساس سرخوشی، بودن در زمان حال و اکنون، حالت استراحت مغز و ...

آلفای بالا می تواند به عدم تمرکز، بی خیالی مرتبط باشد و آلفای پایین به اضطراب، استرس بالا و وسواس فکری عملی (OCD).

·         بتا: حالت عادی بیداری، تمرکز، توجه، تفکر انتقادی، محاسبات ریاضی، هشیاری، افزایش متابولیسم، افزایش بی قراری (بتا 2) و ...

بتای بالا می تواند به اضطراب و بتای پایین به ADHD، افسردگی، توانایی شناختی پایین و خواب دیدن در روز مرتبط باشد.

·         گاما: پردازش شناختی، یادگیری، حافظه خوب و ...

نکته جالب درباره گاما این است که قبلاً تصور می شد نویز است ولی اخیراً بسیار مورد توجه قرار گرفته است. گامای بالا می تواند به اضطراب و استرس و گامای پایین به ADHD، افسردگی و مشکلات یادگیری مربوط باشد.