دریافت فایل صوتی: از اینجا
امروزه اهمیت دوران کودکی در شکلگیری شخصیت در باقی عمر برای همه مشخص شده و توجه والدین به مسایل تربیتی و روانشناختی هم افزایش پیدا کرده است. اما شاید به همین دلیل و یا شاید به دلیل گرفتاریهای زندگی مدرن، و یا به دلایل دیگر، شکایت از لجبازی و نافرمانی بچه ها هم زیادتر شده است. دانش امروزی می گوید که هر چند این مشکلات ریشه ژنتیکی دارند، اما با آموختن نحوه تعامل و برخورد والدین می توانیم تاثیر به سزایی در کنترل و حتی بهبود کامل در همان دوران کودکی داشته باشیم.
حالا بهتر است ببینیم این اختلالها کدامند:
در DSM5 که به نوعی مرجع اصلی اختلالهای روانشناختی محسوب می شود، یک گروه جدید به نام اختلالهای مخرب، کنترل تکانه و سلوک ایجاد شده است که به اختصار DIC نامیده می شوند. این گروه شامل:
- اختلال لجبازی – نافرمانی
- اختلال سلوک
- اختلال شخصیت ضداجتماعی
- اختلال انفجاری متناوب
- اختلالهای کنترل تکانه از جمله آتش افروزی و اختلال اجبار دزدی
آنچه همه این اختلالها را به مربوط می کند، آنست که همگی بر حول محور رفتار تکانشی و یا فقدان خودکنترلی می گردند. این اختلالها در بچگی و نوجوانی آغاز می شوند و در بزرگسالی تثبیت می شوند.
لجبازی – نافرمانی
این اختلال یا به اصطلاح تخصصی ODD با لجبازی، نافرمانی و رفتار مقابله ای تعریف می شود که مداوم و خیره سرانه باشد و با سه الگوی هیجانی، رفتاری و شناختی مشخص می گردد. از بعد هیجانی، در افراد ODD بخش تنظیم عواطف معیوب است و بنابراین نسبت به دیگران، ناخوشایند و تحریک پذیر می شوند و این عواطف در بعد رفتاری منجر به رفتارهایی چون مشاجرات مکرر، عصبانیت و عدم همکاری و همراهی با والدین، معلمین و ... می گردد. افراد ODD ممکن است عمداً اعضای خانواده و دوستان را بیازارند و با افرادی که می خواهند آنها را کنترل کنند، مقابله کنند. از بعد شناختی این افراد اغلب در دام الگوهای انتقادی و کینه توزانه می افتند و دیگران را برای رفتارشان سرزنش می کنند.
اختلال سلوک یا CD
این اختلال مانند ODD است به جز آنکه در آن فرد با انسانها و حیوانات رفتاری بی رحمانه و مخرب دارد. از بین بردن اثاثیه، دزدیدن اشیاء و آسیب رساندن به حیوانات خانگی نمونه هایی از این دست رفتارند. مشکلات سلوک به دو دسته شروع پیش از 10 سالگی و شروع پس از 10 سالگی تقسیم می شوند که ریشه هایی متفاوت دارند و بنابراین باید بررسی شود.
شخصیت ضداجتماعی
این افراد ارزشهای اخلاقی و هنجارهای اجتماعی را نادیده می گیرند و توان همدلی اندک و کنترل کم بر تکانه ها دارند. به دیگران آسیب می رسانند و رفتارهای خشن و حتی غیرقانونی از آنها سر می زند. بیش از همه بیماران، به آنها برچسب روانی داده می شود و بیش از سایر افراد اجتماع احتمال دارد که به زندان بیافتند و درگیر مسایل سوء مصرف مواد شوند.
این افراد غالباً از انجام اعمال خود پشیمان نمی شوند و به ندرت مسئولیت صدماتی که به دیگران وارد آورده اند را می پذیرند.
نکته جالب درباره این افراد این است که آنها می توانند ظاهری کاملاً موقر، موجه و بانزاکت داشته باشند و در همان حال برای خطرناکترین و تبهکارانه ترین اعمال برنامه ریزی کنند. به قول استاد گرامیم خانم دکتر رحمانیان در مواجه و جلسه با این افراد، نزدیکترین محل به درب خروجی را برای نشستن انتخاب کنید.
نکته دیگری که درباره سه اختلال لجبازی، سلوک و شخصیت ضداجتماعی وجود دارد این است که میان آنها ارتباطی مستحکم ولی یکسویه وجود دارد به این معنا که افراد ضداجتماعی، در نوجوانی سابقه مشکلات سلوک و مبتلایان به مشکلات سلوک نیز در کودکی سابقه لجبازی و نافرمانی داشته اند. هر چند که رابطه دوطرفه نیست و الزاماً هر ODD به CD و هر CD به شخصیت ضداجتماعی بدل نمی شود.
اختلال انفجاری متناوب (یا اختلال از کوره در رفتن)
در این اختلال که در اصطلاح تخصصی IED نیز نامیده می شود، فرد بصورت تکرارشونده و انفجاری عصبانی می شود و گاهی به خود و دیگران آسیب می رساند. این عصبانیتها معمولاً کوتاه و پیش بینی نشده است و می تواند در پاسخ به هر محرک واقعی یا ذهنی باشد و تقریباً همیشه نامتناسب با موقعیت است.
گرفتاریهای دیگری در دسته DIC قرار می گیرند مانند جنون آنش افروزی (Pyromania) که شخص در برابر تکانه ذهنی قوی برای آتش زدن نمی تواند مقاومت کند و تنها با انجام آن احساس سبکباری و راحتی خیال دارد. این افراد معمولاً به مسایل مرتبط با آتش نیز علاقه مند هستند. مثلاً به گردش در اطراف ایستگاه آتش نشانی می پردازند یا ویدئوهای مربوط به آتش را در یوتیوب مشاهده می کنند. در سریال دکستر لیلا که Jaime Murray نقشش را بازی می کرد، به این اختلال مبتلا بود.
بطور مشابه در جنون دزدی (Kleptomania) فرد برای تسکین فشار تکانه های درونی و بدون گونه احتیاج مادی دزدی می کند. ماری در سریال Breaking Bad را به خاطر دارید؟
درمان اختلالات DIC:
بطور کلی در دسته مشکلات مرتبط با تکانه، تغییر رفتار بیش از دارودرمانی موثر است و بطور مشخص درمان شناختی-رفتاری به عنوان درمان اول مطرح می گردد. همچنین آموزش مهارتهای اجتماعی و نیز مدیریت خشم نیز از جمله روشهایی هستند که به فرد مبتلا کمک می کنند.
اخیراً آموزش مدیریت والدین که به آنها می آموزد که چگونه نیازهای کودک خود را بشناسند و به آن پاسخ دهند، نیز مورد توجه قرار گرفته است که در مطالب آتی به تفضیل درباره آن صحبت خواهیم کرد.
منبع: +