موضوعات روان فن آوری (PsychoTech)، اختلالات و متخصصان روانی

۱۵ مطلب با موضوع «اختلال روانشناختی» ثبت شده است

یازده نشانه اوتیسم

نشانه های اختلال اوتیسم

همانگونه که می دانید تشخیص و مداخله زودهنگام برخی بیماری ها نقش بسیار مهمی در جلوگیری از گسترش و یا بهبود آنها دارد. اوتیسم از جمله این بیماریهاست. اما چگونه نشانه های اوتیسم را تشخیص دهیم؟

می دانیم که در اوتیسم، فرآیند اجتماعی شدن دچار اختلال می شود. بنابراین نیاز است ما فعالیتهای تعاملی و اجتماعی را پایش نماییم که در این فرآیند دخالت دارند. اما قبل از هر چیز لازم است که بدانیم در هر مرحله سنی چه فعالیت اجتماعی مورد انتظار است. به عبارت دیگر نقاط عطف رشد اجتماعی را بشناسیم.

پیش از ورود به مراحل مختلف رشد اجتماعی، لازم است دو نکته را یادآور شوم:

1-       بهتر است در کنار پایش نشانه ها، از سلامت جسمی کودک خود مطمئن شوید. بویژه لازم است حتماً سطح شنوایی فرزند خود را سنجش نمایید.

2-      وجود نشانه های اوتیسم در کودک لزوماً به معنای اوتیستیک بودن او نیست. این نشانه ها مراجعه به متخصص روانی را  الزام می نمایند.

 

با این مقدمه، نشانه های اوتیسم در مراحل مختلف رشد به شرح هستند:

نشانه های اختلال اوتیسم

مرحله اول: کودک طبیعی در حدود 5 ماهگی، شروع به ایجاد اصوات ساده می کند. پس دقت کنید برای کودک شما این موضوع چه زمانی اتفاق می افتد.

 

مرحله دوم: در حدود 6 تا 9 ماهگی، کودکان با والدین ارتباط چشمی برقرار می کنند و در مقابل لبخند، می خندند. کودکان اوتیستیک، گرایش به اجتناب از ارتباط چشمی دارند.

 

مرحله سوم: در همین بازه سنی اگر کودک صدایی تولید کرد، شما نیز همان را تکرار کنید و منتظر عکس العمل کودک بمانید. کودکان دارای اوتیسم معمولاً در این بازی نوبتی شرکت نمی کنند. همچنین علاقه ای به بازی دالی موشه ندارند.

 

مرحله چهارم: در حدود 10 ماهگی، معمولاً کودک به صدا کردن نام خود عکس العمل نشان می دهد. کودک اوتیستیک، کسی را که سعی در جلب توجه او دارد، نادیده می گیرد و خود نیز سعی نمی کند توجه کسی را جلب کند. البته همانطور که پیشتر گفتیم بهتر است ابتدا از طبیعی بودن سطح شنوایی کودک مطمئن شده باشیم.

 

مرحله پنجم: در حدود یک سالگی بیشتر کودکان به اشیاء مختلف اشاره می کنند، دست خود را تکان می دهند، به اجسام چنگ می زنند و تلاش می کنند حرف بزنند. تاخیر در هر یک از این فعالیتها ممکن است نشانه ای بر اوتیسم باشد.

 

مرحله ششم: حساسیت کودک خود را به صدای بلند و تماس فیزیکی بسنجید. بیشتر کودکان دارای اختلال اوتیسم، به صدای بلند مانند آژیر پلیس یا صدای کامیون و .. حساس هستند. همچنین دوست ندارند در آغوش گرفته شوند یا لمس شوند. گاهی نیز به درد واکنشی کمتر از میزان طبیعی نشان می دهند.

 نشانه های اختلال اوتیسم

مرحله هفتم: به تمرکز فرزند خود دقت کنید. کودک اوتیستیک روی اشیاء یا قسمتی از آنها (خصوصاً اشیایی که دوست دارند)، تمرکز می کنند و دیگران – حتی همسالان خود - را نادیده می گیرند.

 

مرحله هشتم: به حرکات کودک خود توجه کنید. کودکان اوتیستیک علاقه فراوانی به انجام حرکات تکراری بخصوص جلو و عقب رفتن مکرر، تکان دادن دستها و چرخیدن بدور خود دارند.

 

مرحله نهم: وقتی کودک در حال انجام بازی است، بازی جدیدی را شروع کنید. دقت کنید کودک چه می کند؟ کودکان اوتیستیک در مقابل تغییر روتینها یا شرایط به شدت مقاومت می کنند.

 نشانه های اختلال اوتیسم

مرحله دهم: دایره لغات کودک خود را بسنجید: در 18 ماهگی اغلب کودکان یک دوجین کلمه را ادا می کنند. در 2 سالگی کودکان معمولاً ترکیبات دوکلمه ای را تقلید می کنند.

 

مرحله یازدهم: بیشتر کودکان دارای اختلال اوتیسم، تا حدود 18 الی 24 ماهگی بصورت طبیعی رشد می کنند. پس از آن در برخی مولفه های رشد شناختی و اجتماعی، متوقف شده یا عقبگرد می کنند. بنابراین چنانچه در هر یک توانایی های کودک خود ایستایی یا پسرفت مشاهده کردید، به متخصص روانی مراجعه نمایید.

 

نکته آخر اینکه تحقیقات متخصصان کانادایی نشان می دهد که استعداد کودکان دارای اوتیسم معمولاً دست کم گرفته می شود، حال آنکه این افراد می توانند به مدارج عالی در ریاضیات، علوم و حقوق و ... برسند.


منبع: +

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پیمان عنبری

بیش فعالی: نگرانی والدین شهری امروز

دریافت فایل صوتی از اینجا

با کوچکتر شدن خانه های شهری و سایر الزامات شبه مدرنیته خصوصاً در کشوری مثل ایران و از طرف دیگر توجه بیشتر به کودکان برخی از اختلالها بیش از پیش نمایان می شوند. یکی از این اختلالها  کمبود توجه/بیش فعالی می باشد.

آنچه اکثر مردم درباره اختلال کمبود توجه ADD می دانند یا فکر می کنند که می دانند، این است که شخص مبتلا کسی است که نمی تواند تمرکز کند و اگر واقعاً نتواند تمرکز کند، دچار اختلال ADHD یا همان کمبود توجه/بیش فعالی است. اما این باور درست نیست و در واقع این دو اختلال معادل یکدیگر هستند. ADD یک اصطلاح تخصصی است که در سال 1987 جای خود را به اصطلاح ADHD داد. بر اساس آخرین استانداردها، ADHD به سه زیرگروه تقسیم می شود:

1)    بی توجهی یا کمبود توجه

2)    بیش فعالی یا تکانشی بودن

3)    هر دو (که بیش از همه شایع است)

بی توجهی یا کمبود توجه 9 نشانه دارد که بی دقتی، گوش ندادن و حواس پرتی از آن جمله اند. بیش فعالی یا تکانشی بودن نیز 9 نشانه دارد مانند: بی قراری (Fidget)، پیچ و تاب خوردن، بلند شدن مکرر از صندلی و ... . کسی دارای ADHD تشخیص داده می شود که 6 نشانه از 9 نشانه را حداقل به مدت 6 ماه داشته باشد. از آنجا که ADHD یک اختلال رشدی-عصبی محسوب می گردد، نشانه ها باید از سن 6 تا 12 سالگی ظاهر گردند.

اما چه چیزی سبب کم توجهی، تکانشی بودن و بیش فعالی می گردد؟ همانطور که احتمالاً حدس می زنید ما علت اصلی را دقیقاً نمی دانیم و طبق معمول تنها می دانیم این اختلال برآیند عوامل ژنتیکی و محیطی است. به عنوان دلیلی بر تاثیر ژنتیکی، تحقیقات نشان داده است که احتمال بروز این اختلال در خواهران و برادران مبتلا به آن بطور معناداری بیشتر است و این احتمال برای دوقلوهای همسان باز هم بالاتر است. البته این گفته بدین معنا نیست که DNA یکسان قطعاً بروز ADHD را پیش بینی کند و همین موضوع تاثیر محیط را نمایان می سازد.

علل اختلال کم توجهی بیش فعالی

از سوی دیگر تحقیقات می گویند که نمی توان بیش فعالی را به یک ژن خاص مربوط دانست بلکه ترکیبی از چند ژن معین، مشخص می کنند که این اختلال تا چه حدی شدید است. جالب است بدانید که این ژنها همانهایی هستند که در تنظیم مغز و انتقال دهنده های عصبی (Neurotransmitter ها) نقش دارند. همانگونه که می دانیم انتقال دهنده های عصبی، ترکیباتی شیمیایی هستند که پیام را از یک عصب (نورون) به عصب دیگر می رسانند. دوپامین یک انتقال دهنده عصبی خاص است که در رفتارهایی چون پاداش گرفتن، ریسک کردن و تکانشی بودن درگیر است. نوراپی نفرین انتقال دهنده عصبی دیگری است که در توجه و تحریک نقش دارد. اگر میزان دو انتقال دهنده مذکور کمتر از سطح طبیعی باشد، نشانه های ADHD ظاهر می شوند.

اختلال کم توجهی بیش فعالی انتقال دهنده عصبی

درمان بیش فعالی:

هر چند درمان این اختلال برای بیماران مختلف متفاوت است، اما همه روشهای درمان حول 2 متد رفتاردرمانی و دارودرمانی (و یا هر دو) قرار دارند. رفتاردرمانی برای کودکان بر آموختن مدیریت زمان و مهارتهای سازماندهی (البته بصورت غیر مستقیم) تمرکز دارد. به عنوان مثال به کودکان روتینهای ساختدار ساده ای آموزش داده می شود که با انجام آنها پاداش می گیرند. از آنجا که مشارکت والدین و معلمین در درمان ADHD مورد تائید قرار گرفته است، درمان تعامل والد-کودک و معلم-کودک می تواند مفید واقع شود.

روش دیگری که از سوی FDA (سازمان غذا و داروی امریکا) به عنوان تنها روش غیردارویی برای این اختلال تائید شده است، استفاده از نوروفیدبک است که در آینده بطور مفصل درباره آن صحبت خواهیم کرد.

برای بزرگسالان، رفتاردرمانی ممکن است روی روشهای کاهش حواس پرتی و نیز بهبود مهارتهای سازماندهی تمرکز داشته باشد.

در دارودرمانی نیز نخستین گزینه داروهای محرک مانند متیل فنیدات (با نام تجاری ریتالین) هستند که باعث می شوند، سطح انتقال دهنده های عصبی افزایش یابد. اما مشکلی که این دسته داروها (خصوصاً متامفتامین) ایجاد می کنند، اعتیادآور بودن آنها است که باید به عنوان محدودیت در دارودرمانی در نظر گرفته شود.

منبع: +

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پیمان عنبری

از لجبازی تا تبهکاری

دریافت فایل صوتی: از اینجا


امروزه اهمیت دوران کودکی در شکلگیری شخصیت در باقی عمر برای همه مشخص شده و توجه والدین به مسایل تربیتی و روانشناختی هم افزایش پیدا کرده است. اما شاید به همین دلیل و یا شاید به دلیل گرفتاریهای زندگی مدرن، و یا به دلایل دیگر، شکایت از لجبازی و نافرمانی بچه ها هم زیادتر شده است. دانش امروزی می گوید که هر چند این مشکلات ریشه ژنتیکی دارند، اما با آموختن نحوه تعامل و برخورد والدین می توانیم تاثیر به سزایی در کنترل و حتی بهبود کامل در همان دوران کودکی داشته باشیم.

حالا بهتر است ببینیم این اختلالها کدامند:

در DSM5 که به نوعی مرجع اصلی اختلالهای روانشناختی محسوب می شود، یک گروه جدید به نام اختلالهای مخرب، کنترل تکانه و سلوک ایجاد شده است که به اختصار DIC نامیده می شوند. این گروه شامل:

-      اختلال لجبازی – نافرمانی

-      اختلال سلوک

-      اختلال شخصیت ضداجتماعی

-      اختلال انفجاری متناوب

-      اختلالهای کنترل تکانه از جمله آتش افروزی و اختلال اجبار دزدی

احتلالات مخرب، تکانشی و سلوک

آنچه همه این اختلالها را به مربوط می کند، آنست که همگی بر حول محور رفتار تکانشی و یا فقدان خودکنترلی می گردند. این اختلالها در بچگی و نوجوانی آغاز می شوند و در بزرگسالی تثبیت می شوند.

 

لجبازی – نافرمانی

این اختلال یا به اصطلاح تخصصی ODD با لجبازی، نافرمانی و رفتار مقابله ای تعریف می شود که مداوم و خیره سرانه باشد و با سه الگوی هیجانی، رفتاری و شناختی مشخص می گردد. از بعد هیجانی، در افراد ODD بخش تنظیم عواطف معیوب است و بنابراین نسبت به دیگران، ناخوشایند و تحریک پذیر می شوند و این عواطف در بعد رفتاری منجر به رفتارهایی چون مشاجرات مکرر، عصبانیت و عدم همکاری و همراهی با والدین، معلمین و ... می گردد. افراد ODD ممکن است عمداً اعضای خانواده و دوستان را بیازارند و با افرادی که می خواهند آنها را کنترل کنند، مقابله کنند. از بعد شناختی این افراد اغلب در دام الگوهای انتقادی و کینه توزانه می افتند و دیگران را برای رفتارشان سرزنش می کنند.

 اختلال لجبازی نافرمانی

اختلال سلوک یا CD

این اختلال مانند ODD است به جز آنکه در آن فرد با انسانها و حیوانات رفتاری بی رحمانه و مخرب دارد. از بین بردن اثاثیه، دزدیدن اشیاء و آسیب رساندن به حیوانات خانگی نمونه هایی از این دست رفتارند.  مشکلات سلوک به دو دسته شروع پیش از 10 سالگی و شروع پس از 10 سالگی تقسیم می شوند که ریشه هایی متفاوت دارند و بنابراین باید بررسی شود.

 اختلال سلوک

شخصیت ضداجتماعی

این افراد ارزشهای اخلاقی و هنجارهای اجتماعی را نادیده می گیرند و توان همدلی اندک و کنترل کم بر تکانه ها دارند. به دیگران آسیب می رسانند و رفتارهای خشن و حتی غیرقانونی از آنها سر می زند. بیش از همه بیماران، به آنها برچسب روانی داده می شود و بیش از سایر افراد اجتماع احتمال دارد که به زندان بیافتند و درگیر مسایل سوء مصرف مواد شوند.

این افراد غالباً از انجام اعمال خود پشیمان نمی شوند و به ندرت مسئولیت صدماتی که به دیگران وارد آورده اند را می پذیرند.

نکته جالب درباره این افراد این است که آنها می توانند ظاهری کاملاً موقر، موجه و بانزاکت داشته باشند و در همان حال برای خطرناکترین و تبهکارانه ترین اعمال برنامه ریزی کنند. به قول استاد گرامیم خانم دکتر رحمانیان در مواجه و جلسه با این افراد، نزدیکترین محل به درب خروجی را برای نشستن انتخاب کنید.

اختلال شخصیت ضداجتماعی

نکته دیگری که درباره سه اختلال لجبازی، سلوک و شخصیت ضداجتماعی وجود دارد این است که میان آنها ارتباطی مستحکم ولی یکسویه وجود دارد به این معنا که افراد ضداجتماعی، در نوجوانی سابقه مشکلات سلوک و مبتلایان به مشکلات سلوک نیز در کودکی سابقه لجبازی و نافرمانی داشته اند. هر چند که رابطه دوطرفه نیست و الزاماً هر ODD به  CD و  هر CD به شخصیت ضداجتماعی بدل نمی شود.

 

اختلال انفجاری متناوب (یا اختلال از کوره در رفتن)

در این اختلال که در اصطلاح تخصصی IED نیز نامیده می شود، فرد بصورت تکرارشونده و انفجاری عصبانی می شود و گاهی به خود و دیگران آسیب می رساند. این عصبانیتها معمولاً کوتاه و پیش بینی نشده است و می تواند در پاسخ به هر محرک واقعی یا ذهنی باشد و تقریباً همیشه نامتناسب با موقعیت است.

 اختلال انفجاری متناوب

گرفتاریهای دیگری در دسته DIC قرار می گیرند مانند جنون آنش افروزی (Pyromania) که شخص در برابر تکانه ذهنی قوی برای آتش زدن نمی تواند مقاومت کند و تنها با انجام آن احساس سبکباری و راحتی خیال دارد. این افراد معمولاً به مسایل مرتبط با آتش نیز علاقه مند هستند. مثلاً به گردش در اطراف ایستگاه آتش نشانی می پردازند یا ویدئوهای مربوط به آتش را در یوتیوب مشاهده می کنند. در سریال دکستر لیلا که Jaime Murray نقشش را بازی می کرد، به این اختلال مبتلا بود.

بطور مشابه در جنون دزدی (Kleptomania) فرد برای تسکین فشار تکانه های درونی و بدون گونه احتیاج مادی دزدی می کند. ماری در سریال Breaking Bad را به خاطر دارید؟

جنون دزدی - جنون آتش افروزی

درمان اختلالات DIC:

بطور کلی در دسته مشکلات مرتبط با تکانه، تغییر رفتار بیش از دارودرمانی موثر است و بطور مشخص درمان شناختی-رفتاری به عنوان درمان اول مطرح می گردد. همچنین آموزش مهارتهای اجتماعی و نیز مدیریت خشم نیز از جمله روشهایی هستند که به فرد مبتلا کمک می کنند.

اخیراً آموزش مدیریت والدین که به آنها می آموزد که چگونه نیازهای کودک خود را بشناسند و به آن پاسخ دهند، نیز مورد توجه قرار گرفته است که در مطالب آتی به تفضیل درباره آن صحبت خواهیم کرد.

منبع: +

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پیمان عنبری

اختلال یادگیری

دریافت فایل صوتی: از اینجا

امروزه سرآمدی و شایستگی فرزندان در مدرسه یکی از دغدغه های اصلی والدین است و آنها می کوشند از طریق پایش کودکان بر روند یادگیری آنها نظارت داشته باشند. این نظارت گاهی خود به وسواسی برای والدین بدل می شود و این نگرانی ایجاد می گردد که مبادا فرزندشان مشکل یا اختلالی در یادگیری داشته باشد. اما ببینیم چه چیز اختلال یادگیری محسوب می شود. کتاب DSM-V که مرجع اختلالات روانی محسوب می شود، اختلال یادگیری خاص (Specific Learning Disorder) را اینگونه تعریف می کند:

مشکل در یادگیری و توسعه مهارتهای خاص زیر حداقل به مدت 6 ماه:

-      خوانش پریشی (Dyslexia): مشکل در خواندن

-      نوشتار پریشی (Dysgraphia): مشکل در نوشتن

-      اختلال یادگیری ریاضی (Dyscalculia): مشکل در ریاضیات

ممکن است فردی به یکی از این اختلالات مبتلا باشد و ممکن است در 2 یا هر 3 اختلال درگیر باشد.

این اختلالها معمولا در سن مدرسه تشخیص داده می شوند زیرا کودک معمولا در آنجا برای اولین بار ارزیابی می گردد.

اختلال یادگیری خاص

اکنون می خواهیم نگاهی دقیقتر به هر یک داشته باشیم.

خوانش پریشی: همانطور که گفتیم مشکل در خواندن است و اگر به آن توجه نشود، معمولا در تمام عمر باقی می ماند. سایر مشخصات از قرار زیرند:

-      این اختلال بر ارتباط کلامی و نوشتاری اثر می گذارد زیرا در شناسایی حروف و کلمات اشکال وجود دارد و فرد ناگزیر است، کُند، نادرست و با تلاش زیاد بخواند.

-      معمولاً شخص برای جبران این نقیصه، کلمات را حدس می زند.

-      نحوه بیان و آوای جملات و کلمات اشتباه است.

-      ممکن است فرد در پیشوندها و پسوندها و هجی کردن کلمات دچار خطا گردد.

-      نکته مهم دیگر آنست که مشکل در خواندن باعث می شود، فرد در فهم آنچه می خواند، ناتوان باشد. زیرا تمرکز روی کلمات باعث می شود، معنای کل جمله را درک نکرده و از سوی دیگر ترتیب جملات و اتفاقات در ذهنش آشفته شود و در نهایت توانایی استنتاج معنا از نوشته ها را از دست بدهد.

 

نوشتار پریشی: همانطور که گفتیم این اختلال مشکل در نوشتن است که شامل موارد زیر است:

-      ضعف در هجاکردن یا دستور زبان

-      ضعف در نوشتن با دست و این در حالی است که سایر فعالیتهای حرکتی مشکلی ندارند. مثلا کودک به آسانی از قیچی استفاده می کند.

-      این افراد در زبانهای لاتین با حروف بزرگ و کوچک و در زبان فارسی با جدانوشتن و چسباندن کلمات مشکل دارند.

-      نوشتنشان بسیار کند و طاقت فرساست. این حالت به خستگی نوشتن (Writing Fatigue) موسوم است.

-      و یک مشکل کلی این افراد گرفتاری در پیاده سازی افکار بر روی کاغذ است. به عبارت بهتر مبتلایان به این اختلال، فکر کردن و نوشتن را نمی توانند بصورت همزمان انجام دهند.

-      و در نهایت نوشته هایشان فاقد انسجام و شفافیت معنایی است.

اختلال یادگیری ریاضی: این اختلال در واقع ضعف در فهمیدن اعداد، اندازه و ارتباط آنهاست:

-      مهمترین و رایجترین گرفتاری،  مشکل در حس عدد (Number-Sense) نامیده می شود که به معنای فهم تصویری اعداد و کارکرد آنهاست و اینکه اعداد چگونه در محور خطی قرار گرفته، سنجش گشته و کمّی می شوند.

-      این افراد در به خاطر سپردن قواعد ریاضی همچون فرمولها و معادله ها با دشواری روبرو هستند.

-      آنها نمی توانند مراحل استدلال ریاضی را دنبال کنند. زیرا منطق پشت آن را نمی فهمند و بنابراین غالباً آنرا طوطی وار حفظ می کنند.

-      و در نهایت در بررسی تحلیلها، اشکال، آمایه ها و نمودارهای آماری و همچنین در اندازه گیری دستورات غذایی و ترکیب مواد و ... با اشکال مواجه اند.

 

دو نکته ای که برای هر سه اختلال قابل تامل است:

نخست آنکه آنها بر اثر بهره هوشی پایین یا عدم علاقه به یادگیری ایجاد نشده اند و در واقع ارتباطی میان این دو عامل و بروز اختلالات یادگیری وجود ندارد.

و دوم اینکه با روشهای درست آموزشی فرد می تواند در این مهارتها توانا گردد.

یک روش آنست که تغییرات کوچکی در روش تدریس ایجاد گردد. به عنوان مثال:

برای مبتلایان به خوانش پریشی می توان موارد زیر را بکار برد:

-      آزمونهای بدون زمان

-      آزمونهای شفاهی

-      فایلهای آموزش تصویری

-      استفاده از نوشته هایی با قلم خاص که ممکن است آنرا راحتتر بخوانند یا در درازمدت با آن ارتباط برقرار کنند.

برای نوشتارپریشان می توان از موارد زیر استفاده کرد:

-      استفاده از کاغذ خط دار به ویژه کاغذ شطرنجی عریض

-      بکارگیری مداد یا قلم گیره دار خاص که با آن راحت باشند.

برای مبتلایان به اختلال یادگیری ریاضی:

-      انجام بازیهای ریاضی

-      استفاده از اشیایی که در زندگی واقعی بکار برده می شوند. مانند دکمه ها و ... که برای آموزش اعداد می توانند مفید واقع شوند تا حس عدد ایجاد گردد.

اختلال یادگیری

به عنوان نکته پایانی، این واقعیت که در اکثر موارد، اختصاص زمان بیشتر برای انجام تمرینات خانگی و کلاسی و نیز استفاده از آموزش نفر به نفر می تواند در بهبود کامل اختلال موثر باشد.

منبع: +

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پیمان عنبری

اختلال دوقطبی: شیدای افسرده یا افسرده شیدا


دانلود نسخه صوتی از اینجا


اختلال دوقطبی

امروز نقدی خواندم بر فیلم "برادرم خسرو" که در آن شهاب حسینی نقش فردی را بازی می کرد که به اختلال دوقطبی مبتلا است و این بهانه ای شد که این بار موضوع صحبت را به این اختلال اختصاص دهم. البته قصدم به هیچ وجه این نیست که از الف تا یای این بیماری را بویژه از دیدگاه تخصصی بکاوم و بیان کنم. بلکه برعکس مرادم این است که آگاهی عمومی خوانندگان علاقمند را بالا برم.

شاید شما هم نام اختلال دو قطبی (Bipolar) یا مانیک دپرشن را قبلا شنیده باشید و بدانید که این اختلال به معنای جابجایی خلق، عواطف و انرژی بین دو قطب کاملا متضاد است ولی بهتر است بدانید که تغییرات لحظه ای، ساعتی و حتی تغییراتی که بر اثر اتفاقات معمول در زندگی رخ می دهد، به هیچ وجه به معنای اختلال دوقطبی در شخص نیست و حتی افرادی که به عنوان دمدمی مزاج (Moody) می شناسیم، هم بیمار دوقطبی به شمار نمی آیند. با این همه درصد مبتلایان به این بیماری، حتی در بین اختلالات روانشناختی هم قابل توجه است. درباره شیوع اختلال با توجه به اینکه تشخیص دقیق آن با دشواریهایی همراه است، آمار و داده های متفاوتی وجود دارد ولی بر اساس آمار موسسه ملی بیماریهای روانی آمریکا، شیوع سالیانه در آن کشور، 2.6% جمعیت بزرگسال می باشد که این عدد در ایران بر اساس آمارهای مختلف حتی از این هم بیشتر است.

نکته جالب درباره افراد مبتلا به اختلال بایپولار این است که آنها معمولا دارای بهره هوشی بالایی هستند و همین امر باور اینکه آنها به بیماری روانی دچار هستند را برای دیگران و حتی خود آنها مشکل می کند. معروف است که ناپلئون بناپارت، ایزاک نیوتن، ونسان ونگوک، ارنست همینگوی و وینستون چرچیل هم به این اختلال گرفتار بوده اند.

همانطور که قبلا اشاره کردیم، بیمار دو قطبی در دو حالت – و یا به عبارت بهتر در دو فاز- مختلف و متضاد به سر می برد که هر فاز حداقل از چند روز تا چندین ماه به طول می انجامد:

اول فاز افسردگی (خلق پایین) که دارای مشخصات زیر است:

-         ناامیدی و ناتوانی

-         فقدان انرژی و تمرکز روانی

-         و نشانه های فیزیکی شامل اشکال در خواب و خوراک که می توانند زیاد یا کم باشند.

نشانه های اختلال دوقطبی

دوم فاز خلق بالا یا شیدایی (مانیا یا هیپو مانیا: که شدت کمتری نسبت به مانیا دارد) که نشانه هایش از این قرارند:

-         احساس انرژی زیاد

-         وجد و شادی بی حد

-         خوشبینی غیرواقعی

-         اعتماد به نفس بالا

این نشانه های فاز شیدایی ظاهرا مثبت به نظر می رسند در حالی که اینطور نیست و ممکن است بسیار خطرناک باشند. مثلاً در این فاز بیماران:

-         به راحتی سرمایه گذاری های پرریسک انجام می دهند.

-         نسبت به آموختن نیازی در خود احساس نمی کنند.

-         پرحرف می شوند و در واقع فشار زیادی برای صحبت کردن در خود احساس می کنند (Pressure of Speech).

-         توهم بزرگمنشی پیدا می کنند به عنوان مثال گاهی فکر می کنند ماموریت فراانسانی و گاهی فکر می کنند قدرت فوق طبیعی دارند.

-         دچار پرش افکار و نیز سبقت فکر (Racing Thought) می شوند. یعنی هنوز فکر قبلی تمام نشده است، فکر بعدی به سراغشان می آید.

-         قدرت تصمیم گیری آنها پایین می آید زیرا به تبعات تصمیمات اهمیت نمی دهند.

-         بی مبالات می شوند. آداب را رعایت نمی کنند و از گفتن حرفهای بی ادبانه ابایی ندارند.

-         ممکن است کارهای خطرناک انجام دهند.

-         و یکی از مهمترین نشانه ها کم خوابی در بیماران شیدایی است. نکته جالب این است دو قطبی ها در هر 2 فاز با مشکل خواب دست به گریبانند. تفاوت این است که در فاز افسردگی، نیاز به خواب احساس می شود و در عین حال اشکال در خوابیدن یا خواب ماندن وجود دارد ولی در فاز شیدایی این بیماران نیازی به خواب احساس نمی کنند که این به نوبه خود بر نشانه های شیدایی می افزاید.

 

برای شناخت بهتر اختلال دوقطبی که خودش به دوقطبی نوع 1 و 2 تقسیم می شود، بهتر است نگاهی به نمودار زیر بیاندازیم:

 اختلالات خلق

همانگونه که می بینید:

-         افراد معمولی هم خلق بالا و پایین دارند. مثلاً با از دست دادن شغل ممکن است دچار افسردگی شوند.

-         در اختلال افسردگی ماژور، فرد بصورت طولانی دچار خلق پایین است.

-         در دو قطبی نوع 1، یک فاز شیدایی حداقل یک هفته ای داریم که البته می تواند تا 6 ماه به طول بیانجامد و یک فاز افسردگی 2 هفته ای (الزامی نیست).

-         در دو قطبی نوع 2، فاز افسردگی مشابه نوع 1 است اما خلق بالا دارای شدت پایینتری است.

-         در سیکلوتایمی یا خلق ادواری بصورت متناوب خلق بالا و پایین داریم که البته نسبت به دوقطبی شدت کمتری دارند.

اما شاید بپرسید چه چیزی باعث بوجود آمدن این اختلال می شود؟ هنوز علم نتوانسته است پاسخ دقیقی به این سوال بدهد. تنها می دانیم که هم ژنتیک و هم محیط در بروز اختلال موثرند. مثلاً بررسی ها نشان می دهد که اعضای خانواده شخص بایپولار 10 برابر بیش از دیگران احتمال ابتلا دارند. از سوی دیگر برخی از داروها (از جمله SSRI ها یا مهارکننده های بازجذب انتخابی سروتونین) می توانند شیدایی را فعال کنند که بیانگر تاثیر محیط است.

اما درمان اختلال دوقطبی چیست؟

از آنجا که این بیماری با اختلالهای اضطرابی، سوء مصرف مواد، بیش فعالی/کمبود توجه و اختلالهای شخصیت همبود است، به سختی تشخیص داده می شود. از طرف دیگر ممکن است در خلق پایین تشخیص افسردگی بگیرد که بسیار خطرناک است. علاوه بر آن متاسفانه هنوز برای این بیماری درمان قطعی وجود ندارد و در صورت تشخیص درست، تنها می توان آنرا مهار کرد.

در حال حاضر یکی از بهترین روشهای مهاری، دارودرمانی است.  لیتیوم که یک متعادل کننده خلق بشمار می آید و خصوصاً بر کاهش نشانه های شیدایی موثر است، از قدیمی ترین داروها و موثرترین آنها است. سایر داروها ضدروانپریشیها، ضدانعقادها، بنزودیازپینها و داروهای ضدافسردگی ها هستند که البته در مصرف آنها باید احتیاط کرد. زیرا ممکن است در فاز مانیک ایجاد اشکال کنند.

در بیماران دوقطبی، بویژه در زمان شیدایی، ملاحظات معمول در سایر بیماریهای خلقی مانند مباحثه درمانی (Talk Therapy) و درمانهای شناختی-رفتاری که کمک می کنند بیمار به ماهیت غیرعقلانی برخی افکار خود پی ببرد، موثر نیستند و بنابراین بهتر است پس از یک دوره دارودرمانی انجام گردند.

منبع: +

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پیمان عنبری